اشعار آنا آخماتووا
اشعار آنا آخماتووا ,دانلود کتاب اشعار آنا آخماتووا,شعر آنا آخماتووا,شعر انا اخماتوا,شعر کوتاه آنا آخماتووا,چند شعر از آنا آخماتووا,شعر های آنا آخماتووا,دانلود شعر آنا آخماتووا,شعر از آنا آخماتووا,شعر های انا اخماتوا,دانلود کتاب اشعار آنا آخماتووا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آنا آخماتووا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دیگر از یک لیوان نخواهیم خورد
نه آبی، نه شرابی
دیگر بوسههای صبحگاهی نخواهند بود
و تماشای غروب از پنجره نیز
اشعار آنا آخماتووا
تو با خورشید زندگی میکنی
من با ماه
در ما ولی فقط یک عشق زنده است
دانلود کتاب اشعار آنا آخماتووا
برای من، دوستی وفادار و ظریف
برای تو دختری سرزنده و شاد
اما من وحشت را در چشمان خاکستری تو میبینم
شعر آنا آخماتووا
توئی که بیماریام را سبب شدهای
دیدارها کوتاه و دیر به دیر
در شعر من فقط صدای توست که می خواند
شعر انا اخماتوا
در شعر تو روح من است که سرگردان است
آتشی برپاست که نه فراموشی
و نه وحشت میتواند بر آن چیره شود
و ای کاش میدانستی در این لحظه
لبهای خشک و صورتی رنگت را چقدر دوست دارم
شعر کوتاه آنا آخماتووا
طلا رنگ می بازد
مرمر خاک می شود
فولاد زنگ می زند
نابودی با همه چیزی است در این جهان.
چند شعر از آنا آخماتووا
تنها اندوه است که پایدار است
تا زمانی که واژه باشکوه بماند.
شعر های آنا آخماتووا
تو همواره اسرارآمیزی و غافلگیر کننده
و با هر روزی که می گذرد
مرا بیشتر اسیر خودت می کنی
دانلود شعر آنا آخماتووا
اما ای دوست جدی من
احساس من به تو
نبرد آتش و آهن است
شعر از آنا آخماتووا
چه کنم که توان از من می گریزد
وقتی که نام کوچک او را
در حضور من به زبان می آورند
شعر های انا اخماتوا
از کنار هیزمی خاکستر شده
از گذرگاهی جنگلی می گذرم
بادی نرم و نابهنگام می وزد
سبکسرانه با بویی از پاییز